در یکــــــــ کلامـ میشود گفتــــــــ نامرد بود !
کارِ فرهنگی عُمر این بود :
نقلِ احادیثــــــــِـ پیامبر ممنوع !
در حیرتــــــــِ تهدیدِ سوزاندن خانه گفتند :
" اینجا خانهی زهراستــــــــ !"
"این خانه را با همهی اهلش آتش میزنمـ "
پاسخِ عمر بود !!!
کتابــــــِ خدا را همـ حتی نمیشناختـــــــــ .
اما گفتـــــــــ :
"حَسبُنا کِتابــَـــــــ الله" !
بیرون نیایید و بیعتــــــــ نکنید اگر ،
آتشتان میزنمـ !
صدای عمر بود ... از پشتــــــــِ در !!!
+خدا!
من به دلم قولِ عرفه دادهام !
مرا پیشِ دلم بدقول نکن!
لطافتـــــــــِ گل چ ــــــــه می فهمد چیستــــــــــ ؟!
+ من فحش ها را به جان می خرم، اما از قاتلینِ مادرم می نویسم و لعنشان می کنم!