بعد از فاطمه
علی صبوری کرد .
این صبر، 25 سال طول کشید !
"یا اَشباهَ الرِّجالَ لا رِجال" را
عــــــــلی به ما همـ گفتهبود .
فقط خدا میداند
بر عـــــــــلی چه گذشتـــــــــ !
از کوچه ...
تا کوفه !
کدامـ چاه
تحملِ اشکـــــــــ های مردی را دارد
که اقیانوسها در برابرش در خضوع شکستهند ؟
چشمـ کبودی را نبیند ،
دستـــــــ که ورمـ را حس میکند !
نرسید
دستــــــــِ بستهامـ ...
به دستـــــــِ خستهاتــــــــ ...
"علی" که باشی ،
سرانجامـِ عمودِ قامتتــــــــ
شکستن در سجدهای عمیق خواهدبود .
پدر که "امیر المومنین" باشد ،
از پسر همـ کمتر از "نعمـ الامیر" انتظار نمیرود !
می دانستـــــــ بعدِ رفتنش آتشِ فتنهای سهمگین برپا خواهدشد .
و غدیر برکهای پرآبـــــــ بود ...
علی در خانه دید ،
آنچه را که حسین در غربتــــــــ ندید :
هتکــــــــِ حرمتــــــــ به ناموس !
بعدِ فاطمه
واگویهی علی این استـــــــــ :
اگر دستمـ بسته نبود ...
+ صدمین پست!
هورا :)
علی که باشی ،
جوابــــــِــ سلامتـــــــــ را همـ نمیدهند !